سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه بدان بسنده کردن توان ، بس بود همان . [نهج البلاغه]
مدیریت اسلامی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» رمضان المبارک

ماه رمضان آمد ای یار قمر سیما

بر بند سر سفره بگشای ره بالا

ای یاوه هر جایی، وقتست که باز آیی

 بنگر سوی حلوایی تا کی طلبی حلوا...

مرغت ز خور و هیضه، مانده‏ست درین بیضه

بیرون شو از این بیضه تا باز شود پرها

بر یاد لب دلبر خشکست لب مهتر

خوش با شکم خالی می‏نالد چون سرنا

خالی شو و خالی به لب بر لب نایی نه

چون نی زدمش پر شو و آنگه شکر می‏خا...

گر تو به زیان کردی آخر چه زیان کردی

کو سفره نان افزا کو دلبر جان افزا

از درد به صاف آییم و زصاف به قاف آییم

کز قاف صیام ای جان، عصفور شود عنقا

صفرای صیام ار چه، سودای سفر افزاید

لیکن ز چنین سودا یابند ید بیضا

هر سال نه جوها را می‏پاک کند از گل

تا آب روان گردد تا کشت‏شود خضرا

بر جوی کنان تو هم، ایثار کن این نان را

تا آب حیات آید تا زنده شود اجزا...

بستیم در دوزخ یعنی طمع خوردن

بگشای در جنت ‏یعنی که دل روشن

بس خدمت‏خر کردی بس کاه و جوش بردی

در خدمت عیسی هم باید مددی کردن

تا سفره و نان بینی کی جان و جهان بینی

رو جان و جهان را جو، ای جان و جهان من

اینها همه رفت ای جان بنگر سوی محتاجان

بی برگ شدیم آخر چون گل ز دی و بهمن

سیریم ازین خرمن، زین گندم و زین ارزن

بی سنبله و میزان، ای ماه تو کن خرمن



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی توکلی ( پنج شنبه 99/2/4 :: ساعت 5:6 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جمهوری دیگر
پادوها
نوشین معراجی
سید حسن
پرستوی احمدی نژاد
قوامون
قوامون
سرمایه معنوی
سرمایه معنوی
رهبری رحیمانه
[عناوین آرشیوشده]