سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی خدا برای آن که چون خشمگین شود، بردباری کند، قطعی است [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
مدیریت اسلامی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» مواضع کاندیداها

 آیا با تجربه ها خانه نشین شده اند

یکی از شعارهای بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری بازگردندان با تجربه های خانه نشین است. قبل از بررسی این شعار اشاره می کنیم یکی از نکات مورد بحث در علم مدیریت اولویت تجربه یا خلاقیت است . بعضی صاحبنظران با توجه به ارزش بالای تجربه طرفدار استفاده از با تجربه ها در مدیریتند و در طرف مقابل عده ای با توجه به محافظه کار شدن باتجربه ها و نقش برجسته خلاقیت در مدیریت خصوصا مدیریت تحول طرفدار به کارگیری جوانان هستند . بعضی نیز با دید جمع بین تجربه و خلاقیت  طرح هایی نظیر به کارگیری باتجربه ها در پست های مشورتی و به کارگیری جوانان در پست های اجرایی ارائه کرده اند.

اما در بررسی وضعیت فعلی کشور آیا درست است که با تجربه ها خانه نشین شده اند ؟ حق آن است که با روی کار آمدن دولت نهم تعداد قابل توجهی از مدیران که سال ها با عنوان راست و چپ گلوگاه های مدیریتی کشور را در اختیار داشتند از نظام اداری رسمی دولتی کوچ کردند. ولی حقیت دیگر آن است که تعداد بیشتری از این مدیران همچنان در مصادر مهم  باقی ماندند. و حقیت دیگر و مهم تر آن است که اکثر قریب به اتفاق مدیران کوچ کننده به خانه بازنگشتند و به نظر می رسد طراحان شعار بازگشت خانه نشین ها یا آدرس غلط دریافت کرده اند و یا آگاهانه آدرس غلط میدهند.

در پی گیری آدرس کوچ کنندگان مشاهده می شود تعدادی از آنها از دولت به معنای خاص آن به دولت به معنای عام ( یعنی حکومت)کوچ کرده اند به عنوان نمونه مجامع حکومتی نظیر شواری عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و..  محل اجتماع این گروه است. از قضا آقای دکتر ولایتی که یکی از طراحان شعار بازگشت هستند علاوه بر عضویت در مجامع یاد شده در سمت عالی مشاور رهبر و مجامع پرتعداد دیگری نظیر فرهنگستان، بیمارستان ، بیداری اسلامی و .... فعالیت دارند.

اما دسته ای دیگر با برداشتن اندوخته های خود از مصادر مدیریتی- که بعضی آن را تجربه می نامند- به بزرگترین بنگاه ها و مجامع اقتصادی کوچ کردند و به جرأت می توان گفت که نبض اقتصاد کشور را به دست گرفتند  و به هر طریق که میل داشتند با اقتصاد کشور بازی کردند. با نگاهی به اسامی مدیران ارشد بانک های دولتی خصوصی شده، بانک های خصوصی و بعضی مراکز قدرت اقتصادی غیر دولتی مثل شهرداری تهران ، بنیادهای خیریه و .. می توان فهرست بلندبالایی از مدیران با تجربه دولتی تهیه کرد. به نظر می رسد یکی از ضروری ترین و راهبردی ترین کارهای رییس جمهور آینده - هر کس که باشد - چاره کار این دسته از مدیران باشد. هرچند بازگرداندن این گروه به مصادر مدیریت دولتی به شرط کوتاه شدن دست آنان از مراکز قدرت اقتصادی مطلوب تر از وضعیت فعلی است و لی مطلوب تر آن است که با کوتاه کردن دست این گروه از رانت های بیشمار نظام اقتصادی بیمار فعلی و میدان دادن به ظرفیت های عظیم ملت برای ورود به فعالیت های پاک و جهادی اقتصادی همزمان با اصلاح مبانی و مبادی نظام اقتصادی این دسته از مدیران را کم کم به فکر استراحت و لذت بردن از بقیه عمر با اندوخته هایی که دارند واداشت. روشن است که هر انسانی حق دارد پس از سال ها تلاش خستگی ناپذیر زمانی هم به استراحت و لذت بردن از زندگی و رسیدگی به عهد و عیال اختصاص دهد.

اما دسته سومی هستند که راهی دیار فرنگ شده اند یا با این انگیزه که نصف باقی مانده عمر خود را به تنعم و تفرج در آن دیار بپردازند - آن چنان که خود گفتند؛ و یا بدان امید که روزی ورق برگردد و دوباره بتوانند برگردند و جایگاه از دست رفته خود را بازیابند. به نظر می رسد بعضی از طراحان شعار بازگشت، به گروه اخیر نظر دارند ولی آیا به فرض به دست گرفتن قدرت قادر بر چنین کاری خواهند بود؟ به نظر میرسد اگر سرهنگ نباشند و حقوقدان یا سیاستمدار باشند  به محال بودن تحقق چنین شعاری یقین دارند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی توکلی ( سه شنبه 92/3/21 :: ساعت 11:55 صبح )
»» انتخاب اصلح

بررسی مواضع نامزدها

سازش با جهان

در پایان بخش اول مناظره نامزدهای ریاست جمهوری آقای ولایتی سیاست خارجی و داخلی خود را در یک جمله خلاصه کرد سازش با جهان و بازگشت افراد با تجربه ای که خانه نشین شده اند. این البته همان چیزی است که بارها از زبان آقای هاشمی شنیده شده است و برای کسانی که دیدگاه آقای ولایتی را می دانند عجیب نیست. اما از آنجا که آقای ولایتی 16 سال وزیر امور خارجه بوده اند و الان نیز مشاور عالی مقام معظم رهبری هستند و خود را اصولگرا می دانند - که البته با تعریف ایشان از اصولگرایی بعید نیست که رییس جمهور فرانسه که رفیق گرمابه و گلستان آقای ولایتی بوده نیز اصولگرا قلمداد شود- بعید است که ندانند در سیاست خارجی در برابر راهبرد غرب که جهان را آمریکا و چند دنباله آن ( به تعبیر انگلیسی ها دم سگ آنان)معرفی میکند و هرکس با این ها نباشد را در مقابل جهان ، راهبرد نظام اسلامی این است که جهان ملت ها و دولت های مستقل هستند و این چند کشور کدخداهای خود خواننده جهان ، و نظام اسلامی هرگز با جهان قهر و درگیر نبوده بلکه حتی با این کدخداها هم سرجنگ نداشته است و این کدخداها بوده اند که همواره با ما به ستیز و مبارزه پرداخته اند. تنها جایی که ایران با او سرجنگ دارد رژیم اشغالگر و جنایتکار  صهیونیستی است . در اینجا به نظر میرسد که آقای روحانی که( آن گونه که نقل شده)  گفته باید دم کدخداهای جهان راببینیم صادقانه تر سخن گفته هرچند راهبرد سیاست خارجی نظام این هم نیست.

 اما در زمینه سیاست داخلی این با تجربه ها کیستند؟ و چه کسی آنان را خانه نشین کرده است؟ وقتی که آقای ولایتی و یاران بی تجربه ایشان سکان سیاست خارجی را به دست گرفتند قطعا مدیران  با تجربه رژیم شاه فرار را بر قرار ترجیح دادند در سایر دستگاه ها ی اجرایی  نیز بر همین منوال . اگر منظور آقای ولایتی و سایر کسانی که این راهبرد را مطرح می کنند این افراد باشند، خوب میدانند که بازگشت آنان امکانپذیر نیست زیرا تکلیف بسیاری از آنان را حضرت ملک الموت مشخص کرده و باقیمانده های آنان نیز در انتظار حضرتش ثانیه شماری می کنند .

اما اگر منظور افراد غربگرایی باشد که قبل از دولت نهم سکان امور را به دست داشتند اولا بسیاری از آن ها مشمول سیاست مهرورزی دولت قرارگرفته و همچنان بر خر مراد سوار ماندند تعداد اندکی که مشمول این سیاست نشدند نیز هرگز خانه نشین نشدند بلکه در قالب های مختلف از جمله بانک های خصوصی و سایر پایگاه های ثروت و قدرت به خدمات صادقانه خود که در رأس آن تلاش برای سقوط و ناکامی دولت انقلابی بود ادامه دادند و هنگامی که در سال 88 برای ضربه نهایی وارد میدان شدند تعداد زیادی از آنها روانه زندان شدند که بعید است آقایان بتوانند آنان را به رأس مراکز رسمی قدرت بازگردند. ثانیاً بنا بر مثل مشهور آزموده را آزمودن خطاست. همه آقایانی که این راهبرد را دارند وضع موجود را وضعیتی سیاه و خطرناک معرفی می کنند و خود را ناجی کشور. به فرض دیدگاه آنان را بپذیریم که وضع چنین است و مسبب آن هم شخصی است به نام احمدی نژاد ( که فرضی کاملا غلط و ناجوانمردانه است)آیا کسانی که در طی سی سال نتوانسته اند کشور را به ثباتی برسانند که یک فرد نتواند در طی هشت سال تمام رشته های آنان را پنبه کند و بهشتی را که آنان ساخته اند به جهنم تبدیل کند سزاوار اعتماد دوباره هستند؟ البته این برمبنای خود آقایان است ولی بر مبنای صحیح ،نظام انقلابی که با خون شهیدان بسیجیش پا گرفت و دو دستی تقدیم افراد غربگرای ضد تفکر بسیجی شد در سال 84 تا حدودی از چنبره اختاپوسی این افراد آزاد شد و با اشارات رهبر بسیجی اش هرگز به عقب باز نخواهد گشت و با عنایت حق انتخابات پیش رو گام مهم دیگری برای  حاکمیت تفکر دل انگیز بسیجی بر مراکز راهبردی قدرت خواهد بود.البته در مزرع رویش های این تفکر دل انگیز تجربه های ناب و خلاقیت های دانشگرای الهی آنقدر هست که نیازی به اندیشه های فریز شده مادیگرایانه نباشد 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی توکلی ( یکشنبه 92/3/12 :: ساعت 9:11 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جمهوری دیگر
پادوها
نوشین معراجی
سید حسن
پرستوی احمدی نژاد
قوامون
قوامون
سرمایه معنوی
سرمایه معنوی
رهبری رحیمانه
[عناوین آرشیوشده]