سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ، شخصی را دوست دارد که در میان جمعیّت، بی آن که هرزه درایی کند و ناسزایی گوید، شوخ باشد، با تفکّرش تنها شود، با عبرت ها خلوت گزیند، و با نماز، شب زنده داری کند . [امام باقر علیه السلام]
مدیریت اسلامی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» جمهوری دیگر

جمهوری دیگر

به مناسبت سالگرد درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی اظهار نظرهای متفاوتی عمدتا از جانب طرفداران آن مرحوم شنیده شد، ولی شاید یکی از متفاوت ترین و قابل توجه ترین آنها اظهارات آقای علی جنتی بود . ایشان در بخشی از این اظهارات می گوید «اگر آقای هاشمی زنده بود و ایده هایی که در ذهن داشت عمل می کرد ما جمهوری دیگری داشتیم غیر از جمهوری اسلامی که الان شکل گرفته است». این نظر با سایر نظرها دو تفاوت عمده دارد. تفاوت اول این است که در سایر نظرها گفته می شد  اگر هاشمی زنده بود چنین و چنان می شد که با توجه به این که مدت زمان زیادی از فوت هاشمی نگذشته و از طرفی هنوز روند کار و نتایج عملکرد هاشمی در ذهن مردم هست هیچکدام از ادعاهای مطرح شده در آن نظرها حتی در نزد کودن ترین افراد مقبولیتی نداشت. اما آقای جنتی به عبارت اگر آقای هاشمی زنده بود عبارت « و ایده هایی که در ذهن داشت را عمل می کرد» اضافه کرده و چند بار بر آن  تآکید کرده است. اما تفاوت مهم تر دیگر در نظر آقای جنتی این است که هر چند ایشان نیز مثل سایرین به مدیریت اوضاع اقتصادی و ساماندهی اعتراضات توسط آن مرحوم اشاره کرده است در حالی که می توان گفت بنیانگذار تورم بی سابقه و اعتراضات آن مرحوم است، به نکته ی بدیعی اشاره کرده که تا کنون سابقه نداشته است و آن این که ایده آقای هاشمی این بوده که جمهوری دیگری به جای جمهوری اسلامی که الان شکل گرفته است، جایگزین کند. تصریح به این نکته رافع اشکالاتی است که بر سایر نظرها وارد است زیرا نظر آقای جنتی این است که جمهوری دیگری داشتیم که در آن جمهوری به شیوه متفاوتی از جمهوری اسلامی مشکلات حل می شد، و اگر اشکال شود که چرا آن مرحوم در سالهای متمادی که قدرت را در دست داشت آن جمهوری دیگر را درست نکرد آقای جنتی می تواند به  قسمت دوم سخن خود استناد کند که اگر آن مرحوم به ایده هایی که در ذهن داشت عمل می کرد چنین می شد، و اگر اشکال شود که چرا در سال های قدرت به این ایده ها عمل نکرد آقای جنتی می تواند پاسخ دهد که او تلاش کرد به آنها عمل کند ولی نگذاشتند و لابد اگر اجل مهلتش می داد، حالا که بوی کباب می آید، او می توانست آن جمهوری دیگر را جایگزین جمهوری اسلامی کند. و در نتیجه سخن آقای جنتی حقیقتی است که هیچکدام از اشکالات سایر نظرها بر آن وارد نیست، الا این که ماهیت جمهوری جایگزین آقای هاشمی معلوم نیست که آن هم احتمالاً توسط خود آقای جنتی و دیگران قابل تبیین است.

 نکته مهم در نظر آقای جنتی این است که ایشان  این نظر را با استناد به حشر و نشر فراوان خود با آن مرحوم بیان می کند، که کسی گمان نکند ایده هایی که آقای هاشمی در ذهن داشت  تحلیل آقای جنتی است بلکه این ایده ها را در همین حشر و نشرهای خصوصی از خود آن مرحوم شنیده است.  

اهمیت نظر آقای جنتی در این است که در سال های گذشته منتقدین مرحوم هاشمی تا حدودی به حقیقتی که آقای جنتی بیان کرده است اشاره می کردند ولی نه به این صراحت و به این وسعت که ایشان در پی جایگزین کردن جمهوری دیگری به جای جمهوری اسلامی است، حد اکثر این بود که آقای هاشمی از بعضی ارزش های انقلاب و جمهوری اسلامی عدول کرده و مثلاً به جای آن همه تأکید حضرت امام و خود آن مرحوم بر طبقات مستضعف، به دنبال اشرافگیری است، و طرفداران آقای هاشمی همین حد از انتقاد را هم برنمی تافتند و منتقدین آقای هاشمی را متهم به تهمت پراکنی می کردند. نظر آقای جنتی که از جهات بسیاری با سایر طرفداران آقای هاشمی تمایزهای روشن دارد و همان گونه که اشاره شد این نظر تحلیلی و برداشت شخصی ایشان هم نیست، راه را باز می کند که منتقدین آن مرحوم افکار و رفتار ایشان را دقیقتر تحلیل کنند و به کمک نظر آقای جنتی نوع و جنس جمهوری جایگزینی را که ایشان دنبال می کرد را تبیین کنند، هر چند ممکن است گفته شود ایده آن مرحوم هر چه بود با خود به گور برد و لزومی به تبیین آن نیست، لکن با توجه به این حقیقت که از طرفی به گواهی تاریخ این ایده ها از شخص ایشان سرچشمه نگرفته وکسان و جریان های دیگری موفق شده اند بعد از دوران پختگی و کمال در ایشان این تغییر را ایجاد کنند و آن جریان ها اگر فعال تر از گذشته نباشند، کم کارتر نشده اند، و از طرفی به صورت طبیعی میراث داران آن مرحوم در حد توان خود ایده ایشان را دنبال خواهند کرد، نباید از تبیین این حقیقت غفلت شود. همین جا نکته دیگری که از سخنان آقای جنتی روشن می شود این است که میراث داران مذکور امثال نیروهای موسوم به اصلاح طلب نیستند که به اقتضای فرصت گاهی ایشان را لجن مال می کردند و گاهی تا عرش بالا می بردند، همچنین فرزندان ایشان نمی توانند باشند، حتی فائزه که با تمام صراحتش در ضدیت با نظام هرگز نکته ای را که آقای جنتی تصریح کردند بر زبان نیاورد و به نظر هم نمی رسد که در این حد و قواره باشد، بنابراین میراث داران واقعی امثال آقای علی جنتی هستند که اگر سخن نگویند، ممکن است سال ها در پشت پرده سکوتشان مخفی بمانند و کوچکترین ظنی را به خود جلب نکنند.

به عنوان شاهدی بر آنچه گذشت در زمینه تغییر آقای هاشمی بعد از رحلت حضرت امام قدس سره روزی در محضر آقای مصباح رضوان الله علیه بودیم و ایشان در مورد تغییر دیدگاه آقای هاشمی تعجب می کرد که چطور فردی که در خطبه های نماز جمعه کتب فقهی شخ طوسی را تبیین مارکسیتی می کرد در سالهای پختگی عمر خود ناگاه 180 درجه تغییر جهت می دهد و طرفدار بازار آزاد و اقتصاد سرمایه داری می شود.

در زمینه ی رفتارهای سیاسی آقای هاشمی نیز شخصی که در قضیه انتخاب رهبری با آن صراحت از رهبری ایشان دفاع می کرد تغییر جهت ایشان هر چه به سالهای پایانی نزدیک می شد صریح تر و آشکار تر می شد، علاوه بر نقش بی بدیل ایشان در فتنه 88 که ملاحظات سیاسی اجازه تبین دقیق آن را نداده است، ایشان در سال های اخیر مسائلی مثل جایگزینی شورای رهبری به جای رهبر را به صراحت بیان می کرد و با توجه به این که ایشان تجربه ی ناکارآمدی مدیریت شورایی را با پوست و استخوان خود درک کرده بود و در جلسه انتخاب رهبر نیز به آن اشاره کرد و به استناد سخنان آقای علی جنتی روشن می شود که ته پیشنهاد شورای رهبری به کجا ختم می شده است.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » هادی توکلی ( چهارشنبه 101/10/28 :: ساعت 1:0 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

جمهوری دیگر
پادوها
نوشین معراجی
سید حسن
پرستوی احمدی نژاد
قوامون
قوامون
سرمایه معنوی
سرمایه معنوی
رهبری رحیمانه
[عناوین آرشیوشده]